آفرینش

باید صاعقه‌ای توده­ه‌ای ابر را می­‌شکافت تا من نیزه­ام را بیابم، نیزه­ای که با آن نه یک نشان، که هم­زمان چندین نشان زنم. و عاقبت یافتم بر فراز رنگین­‌کمانی زیبا، نه یک تیر، که هزاران نیزه را…

راستی! من چرا همیشه به خورشید زُل می­زنم؟!

خواندن متن کامل