کُه ‌مال‌آوو

دولتی‌ها آمدن گفتن باید جانتان را وردارید و دربرید. همه‌جا جار می‌زدن. در خانه‌ها را می‌زدن می‌گفتن باید بزنید به کوه. جایی که آب نبرد‌تان. قراره سیل بیاد. ای را اونا می‌گفتن. ننه‌ام می‌گفت معلوم نیس چه خوابی برامان دیدن باز. اَ دیشب یک‌بند باران باریده اما رودخانه قد یک‌پا هم آبش بالا نیامده. به […]

خواندن متن کامل