تقویم

این آخرین سرویس من است. مسافرها پیاده شده‌اند. بد‌جوری خسته‌ام. خوابم می‌آید. دست‌هام را صلیب­‌وار می‌گذارم روی غربیلک فرمان و پیشانی‌ام را تکیه می‌دهم روی ساق دست‌هام. هنوز چشم‌هام گرم خواب نشده که صدایی می‌شنوم.

خواندن متن کامل